چهارشنبه، تیر ۰۷، ۱۳۸۵

سعادت دو جهان در گرو محبت علي -ع

سعادت دو جهان در گرو محبت علي -ع
حضرت فاطمه (س) فرمودند :
اِنَّ السَّعیدَ، کُلّ السَّعید، حَقَّ السَّعید مَن اَحَبَّ عَلیّاً فی حَیاتِهِ وَ بَعدَ مَوتِه
همانا سعادتمند (به معنای) كامل و حقیقی كسی است كه امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.

(مجمع‌ الزوائد علامه‌ هیثمى‌ ، ج‌ 9 ، ص‌ 132)
شهادت جانگداز حضرت فاطمه سلام الله علیها تسلیت باد

چهارشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۵

سرود ملي در جام جهاني

سرود ملی در جام جهانی
لحظاتی قبل از شروع بازی شما چه احساسی داشتید؟ منظورم همان موقعی است که دو تیم در یک ردیف ایستاده و در انتظار شروع بازی بودند. ابتدا سرود ملی مکزیک پخش شد. ارتش سبز به فرماندهی اوسوالدو سانچس همگی دست را به حالت افقی بر روی سینه قرار دادند و با صدای بلند سرود ملی کشور خود را فریاد زدند. این کار به تهییج طرفداران مکزیکی حاضر منجر شد تا برای لحظاتی نوادگان زاپاتا که بیش از دو سوم از سکوهای ورزشگاه را به خود اختصاص داده بودند، همزمان و با صدای بلند مشغول خواندن سرود ملی مکزیک شوند. این حرکت یک پیام مهم در پی داشت: اتحاد، همدلی و غرور ملی مکزیک. نوبت به پخش سرود ملی ایران رسید. انتظار داشتیم آن یازده نفری که مردم عنوان " ستارگان پارسی " را برای آنان برگزیده بودند، از همان ابتدا عزم، اراده، اتحاد و آمادگی خود را برای کسب افتخاری بزرگ برای فوتبال ایران نشان دهند. موسیقی سرود ملی ایران از بلندگو پخش شد، اما ستاره های مغرور و کاغذی حتی به خود زحمت زمزمه سرود ملی کشورشان را ندادند. حرکت دوربین تلویزیونی بر روی صورت تک تک بازیکنان ایران در چنین وضعیتی به واقع تلخ ترین لحظه مسابقه با مکزیک بود. کمیته فرهنگی فدراسیون در این هفته های آخر تمام هم و غم خود را بر روی تغییر شعار حک شده بر روی اتوبوس تیم، تعیین خواننده ترانه تیم در جام جهانی و نیز برنامه های متنوع در داخل و خارج کشور گذاشته بود، اما آیا وظیفه نداشت قبل از هرکاری به 23 بازیکن خود متن سرود ملی کشور و نحوه ایستادن و رفتار کردن در موقع پخش سرود ملی ایران را آموزش دهد؟ آیا فدراسیون که هزینه سفر صدها خبرنگار، عکاس، طرفدار و بوقچی را متقبل شده بود، برای خواندن سرود ملی کشور به اندازه بوق زدن هم اهمیت قائل نیست؟ طرفداران فوتبال ایران در آلمان که عموماً ایرانیان مقیم خارج از کشور هستند، انتظار بی جایی نداشتند، اگر از فدراسیون فوتبال می خواستند نسخه چاپ شده سرود ملی کشور را در اختیار آنها قرار دهند تا در یک بازی جهانی و ملی اینچنین مجبور نباشند فریاد مکزیکی ها و سکوت ستارگان پارسی خود را نظاره کنند. همانطور که آنها در خرید بلیط بازیهای تیم و حتی تهیه پیراهن تیم ملی با مشکلات فراوانی روبرو بودند و تعداد اندک ایرانیان حاضر در ورزشگاه و رنگارنگ بودن البسه ایشان در مقایسه با حضور چشمگیر مکزیکی هایی که اکثر آنها با لباس های متحدالشکل در ورزشگاه حاضر بودند، مؤید همین حقیقت بود. کشورها و ملت های بسیاری در آرزوی حضور در جام جهانی فوتبال، عظیم ترین رویداد بین المللی در کره خاکی هستند. ورزشکاران ما همواره با شعارهای ملی گرایانه خود اظهار امیدواری می کنند که بتوانند پرچم مقدس جمهوری اسلامی را به اهتزاز درآورده و سرود ملی کشور را طنین انداز کنند. اما در عمل آنچه مشاهده شد به شدت تأسف بار است. یازده نفر ایران که باید در خارج و داخل زمین یک تیم واحد باشند، حتی نتوانستند یک گروه سرود خوب برای کشور باشند. بسیاری از ایرانیان قبل از شروع بازی بود که به اطرافیان خود گفتند:" از همین نحوه خواندن سرود ملی دو کشور مشخص است چه تیمی برای پیروزی آمده است. " پس چندان هم دور از ذهن نیست، اگر در زمین بازی یک نفر فقط راه برود، یک نفر هر توپی می گیرد شوت بزند، آن یکی مدام دریبل بزند، و یا مربی تیم هیچ توجهی به آنچه در زمین می گذرد نداشته باشد. مکزیک در بازی یکشنبه شب یک ملت بود، اما ایران گروهی از پیش شکست خورده و از هم گسیخته. تیم ایران از نظر فنی و تکنیک انفرادی بازیکنان بسیار ارزشمندی را در اختیار دارد، و باید امیدوار باشیم مدیران و مربی تیم در بازی آینده بتوانند این ستارگان را در قالب یک گروه هماهنگ قرار دهند. به نحوه راه رفتن، حرف زدن، برخورد بازیکنان ایران و از همه مهمتر خواندن سرود ملی کشور توسط آنها قبل از بازی با پرتغال دقت کنید، قطعاً اگر تغییر ذهنیتی صورت گرفته باشد به سادگی به آن پی خواهید برد.
منبع :
www.footballroad.com

پنجشنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۵

یکشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۵

سفر عشق

سفر عشق
بــــــــــــا دلِ تنگ به ســـوى تو سفر بايد كرد
از ســـــــــــر خويش به بتخانه گذر بايد كرد
پيــــــــر مـــا گفت: ز ميخانه شفا بايد جست

از شفـــــــــــا جستنِ هر خانه حذر بايد كرد
آنكــــه از جلوه رخسار چو ماهت، پيش است

بى‏گمـــــــــــــــان معجزه شقِّ قمر بايد كرد
گــــــــــــــر درِ ميكـــده را پير به عشاق گشود

پس از آن آرزوى فتــــــــــــح و ظفـر بايد كرد
گـــــر دل از نشئه مى، دعوى سردارى داشت

به خــــــــود آييــد كه احساس خطر بايد كرد
مـــژده اى دوست كه رندى سر خُم را بگشود

بـاده نــــــوشان لب از اين مائده، تر بايد كرد
در رهِ جستن آتشكـــــــــــــــده سر بايد باخت

به جفـــــــــــا كارى او سينه، سپر بايد كرد
ســـــر خُـــــــم باد سلامت كه به ديدار رخش

مستِ ســــــــــــاغر زده را نيز خبر بايد كرد
طــــرّه گيسوى دلدار به هر كوى و درى است

پس به هر كوى و در از شوق سفر بايد كرد
دیوان اشعار امام خمینی