دوشنبه، مرداد ۰۲، ۱۳۸۵

تقريب مذاهب اسلامي و همكاري با شمال آفريقا

به نام خدا
در آمدی بر
نقش تقريب مذاهب اسلامی در ارتباط و گسترش همكاري با شمال افريقا

سعيد معزالدين

باورها و گرايش هاي مشترك
باورهای دينی, نژاد, قوميت, تاريخ تمدن و فرهنگ, آداب و آيين های اجتماعی, موقعيت جغرافيايی و برخی ديگر از ويژگی های مشترک ، از جمله عواملی است که ملت ها را به يکديگر نزديک ساخته و به هم پيوند می دهد. باورها و گرايش های دينی مشترک از ساير عوامل مهم تر می باشد؛ بويژه که دين مقدس اسلام مرزهای جغرافيايی را در می نوردد و به عمق جان ها و وجدان ها نفوذ کرده و با شعار برادری و همبستگی اسلامی و شعور خودآگاهي و ضرورت همبستگي مسالمت آميز بر تعصبات کور ملی گرايی و قوم پرستی خط بطلان کشيده و ملت های مسلمان را به يکپارچگی و وحدت فرا می خواند.
همبستگي اسلامي
اسلام, امتياز طلبی قومی و برتری جويی نژادی را پوچ شمرده و به حکم آيه ی شريفه ی يا ايها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقيکم تنها تقوای الهی را موجب کرامت انسان دانسته است و با تأکيد بر اصل اتحاد و پرهيز از تفرقه در آيه ی شريفه واعتصموا بحبل الله جمعياً و لاتفرقوا اعتصام به حبل المتين الهی را رمز پيروزی و رستگاری معرفی کرده و با فراخوانی به تعاون و همکاری در آيه ی شريفه تعاونوا علی البر و التقوی مسلمانان را به همکاری برای انجام خوبی ها و نيکی ها و تقوا و هدف های والا و الهی دعوت می کند.
همبستگی و تعاون و همکاری حول محور اسلام, اقتدار و عظمت مسلمانان, پيشرفت و توسعه ی کشورهای اسلامی را به دنبال خواهد داشت.
بنابراين, اسلام و نهادهای اساسی آن می تواند به عنوان بهترين ويژگی مشترک, راه های همکاری و پيشرفت پيروان آن را در سراسر جهان فراهم آورد. اين همان چيزی است که همواره دشمنان اسلام از آن هراس داشته اند. آن ها پيوسته در صدد ايجاد تفرقه بين پيروان مذاهب اسلامی بوده و هستند تا از اين رهگذر به مطامع شوم خويش و غارت منابع و معادن ملت های مسلمان دست يابند.
اعتقاد به خدای يگانه, کتاب واحد آسمانی( قرآن کريم) کعبه ی معظمه ( قبله ی واحد) پيامبر اسلام (ص) و بسياري از نقاط مشترک اصلی و فرعی در فقه و اصول و کلام و علوم قرآن, افق تابناک و راه روشن و چشم انداز اميدبخشی را برابر ديدگان ملت های مسلمان می گشايد تا با تمسک به حبل متين الهی و تلاش در راه تقريب مذاهب اسلامی راه های همکاری و توسعه و تعالی را هموارتر سازند.
در اين نوشتار کوتاه, ضرورت تقريب مذاهب و تلاش در راه گسترش همبستگی اسلامی به عنوان بهترين راهبرد و کوشش عملی و فرهنگی و کاربردی برای ايجاد زمينه های توسعه و همکاری توصيه می شود.

ويژگي هاي فرهنگي و علمي شمال آفريقا
موقعيت خاص جغرافيايی شمال آفريقا که شامل کشورهايی مهم با پيشينه ی تاريخی كهن و درخشان و تحولات و دگرگونی های فرهنگی, سياسی و اجتماعی می باشد, به اين نقطه از جهان ويژگی خاصی بخشيده و بر اهميت آن افزوده است. بيشتر ساکنان شمال آفريقا را مسلمانان تشکيل می دهند و دين مقدس اسلام به عنوان دين رسمی اين کشورها به شمار می رود.
برای مثال, در کشورهای تونس, ليبی, مصر و مراکش به ترتيب 4/99 , 97, 8/81, 7/98 درصد مسلمان سکونت دارند.
وجود مساجد مهم و تاريخی و مراکز علمی و فرهنگی در منطقه ی شمال آفريقا و موج فزاينده ی اسلام خواهی و علاقه ی شديد ملت های مسلمان به انقلاب اسلامی, همکاری و تعاون اين کشورها را به يکديگر و ساير کشورهای اسلامی, به ويژه جمهوری اسلامی ايران, در راه رشد و توسعه ی زمينه های فرهنگی ضروری می نمايد.
از آنجا که باورهای دينی و تبادل آرا و انديشه ها در عرصه ی فرهنگ و گرايش های علمی و معنوی و وجود مشترکات فراوان بين مذاهب موجود و برخی فرقه ها و طريقت ها به عنوان انگيزه ی مشترک و بستر مناسب برای گسترش روح همبستگی اسلامی راهگشای همکاری در ساير زمينه های سياسی, اقتصادی و اجتماعی خواهد بود, ضرورت پرداختن به مقوله ی ارزيابی نقاط مشترک مذاهب و تفاهم فکری و تقريب مذاهب اسلامی بيش از هر زمان احساس می شود.
از آن هنگام که بلال حبشی به برکت درخشش نور اسلام در سرزمين جاهلی حجاز از بردگی رهايی يافت و به شرافت مؤذن بودن رسول خدا (ص) نايل شد و پس از فتح مکه بر بام کعبه ندای توحيد سر داد, گويي, نماينده ای از قاره آفريقا ندای رهايی از يوغ بندگی خدايان زمين و رهايي از تفرقه و پراکندگی را سر می دهد. اين دعوت, گسترش يافت تا جايی که هم اکنون ديگر بار نغمه ی روح نواز وحدت, گوش دل و جان ساکنان اين مناطق را می نوازد و جوانان پرشور و آگاه شمال آفريقا خواهان اقتدار و اتحاد ملت های خويش و رويارويی با بيگانگان هستند. فرهنگ و ميراث گرانسنگ و کهن اسلامی در اين سرزمين گويای پيشينه ای ديرين و درخشان است. دانشگاه القرويين و زيتونيه در تونس, مرکز بسيار مهمی است که بسياری از انديشمندان اسلامی شمال آفريقا به ويژه از کشورهای تونس, الجزاير و مراکش, از آن فارغ التحصيل شده اند.
تلاش های شيخ عبدالعزيز النعالبی در 1920 ميلادی و غيرت دينی مردم آن سامان دست استعمار فرانسه را از اين کشور کوتاه کرد.
وجود مراکز علمی و دانشگاهی در مصر نيز شاهد اين مدعاست که فرهنگ و تمدن اسلامی در اين کشور رشد و نمو يافت و دانشکده ی دارالعلوم و دانشگاه عين شمس و دانشگاه اسکندريه از جمله مراکز علمی و تحقيقاتی است که بر اهميت توجه به دانش و آموزش و انديشه در مصر تأکيد می کند.
طلايه داران وحدت
متفکران گرانقدری همچون سيدجمال الدين اسدآبادی, سيدقطب, حسن البنا در برانگيختن احساس اسلامی مشترک دينی رهروان مذاهب نقش بسزايی داشته اند.
همچنين وجود شخصيت هايي چون علامه محمدتقی قمی در دارالتقريب مصر در کنار متفکران جهان اسلام مانند شيخ سليم بشری, علامه سيدشرف الدين و تأکيد آيت الله العظمی بروجردی بر تشويق عالمان مذاهب در تبادل آرا و انديشه ها, آگاهی از مبانی معيارهای فقهی اجتهادی مذاهب اسلامی و فتوای مشهور شيخ شلتوت در مورد جواز عمل به فقه جعفری و به رسميت شناختن مذهب تشيع و اعلام مذاهب خمسه اسلامی, بيش از پيش راه دستيابی به تقريب عملی را هموار ساخت.
حاصل بحث های مستمر عالمان متعهد و آگاه در دارالتقريب مصر شامل60 نسخه مجله ی رساله الاسلام شد که هر صاحب نظر و پژوهشگری با مطالعه ی آن به ژرفای بحث ها, روح برادری توأم با استدلال حاکم بر مقالات و سعه ی صدر و وسعت نظر نويسندگان آن پی می برد. و اکنون از آن ستارگان درخشان علم و معرفت به عنوان طلايه داران وحدت و روادالتقريب ( پيشگامان انديشه ی تقريب مذاهب اسلامي) ياد می کنيم.
با بررسی اجمالی موقعيت کنونی ملت های مسلمان در جهان به اين نکته ی مهم واقف می شويم که آيا با وجود مشترکات فراوان و وجود عواطف و احساسات همگون و پيشينه ی درخشان همکاری در زمينه های فرهنگی, امروز نيز می توان آن روزهای به ياد ماندنی را احيا کرد؟
در پاسخ به اين پرسش اساسی بايد گفت: آری, به برکت پيروزی انقلاب اسلامی و رهبری های حکيمانه امام راحل (ره) زمينه ی همکاری فرهنگی به ويژه در اين گونه مناطق بيش از هر زمان فراهم است و شايسته است كه عالمان مذاهب و مراکز و محافل علمی, حوزوی و دانشگاهی راه های دستيابی به همبستگی اسلامی را ارزيابی کرده با ايجاد ارتباط مستمر در راه گسترش علاقه و روابط فرهنگی و علمی کوشش نمايند.
در اينجا, به برخی عوامل و راه های رسيدن به اين مقصود اشاره می کنيم:

راه هاي عملي
- تلا ش در راه گسترش فرهنگ تقريب در حوزه و دانشگاه ؛
- ايجاد ارتباط مستمر بين مراکز علمی و فرهنگی و شخصيت های علاقه مند به تقريب مذاهب و فراهم آوردن زمينه های لازم تبادل نظريات و آرا و فتاوی انديشمندان مذاهب اسلامی؛
- کوشش در راه شناخت احساسات و عواطف مشترک و برانگيختن آن ها در جهت هدف های والای قرآنی و تحکيم مبانی اخوت و همبستگی اسلامی؛
- بررسی و شناخت وجوه اشتراک مذاهب و تقويت آن ها؛
- پرهيز از طرح مسائل اختلافی به ويژه به گونه ای که موجب تفرقه ی امت اسلامی نشود و در عرصه ی مسائل سياسی, رنگ صنفی, فرقه ای و قومی به خود نگيرد؛
- کوشش در راه ريشه يابی مسايل اختلافی برای طرح در کميسيون ها و محافل علمی؛
- تبيين آثار مثبت همبستگی اسلامی برای ملت های مسلمان؛
- ارزيابی علل پراکندگی و اختلاف مسلمانان و تبيين آثار شوم تفرقه و زيان های جبران ناپذيری که از اين رهگذر به جوامع اسلامی رسيده است؛
- درک ضرورت های زمان و پرداختن به حل مشکلات و کاستی های کنونی مسلمانان؛
- اتخاذ تدابير لازم, هماهنگ و منسجم فرهنگی و تبليغی در ارشاد و هدايت پيروان فرقه های استعماری و موضع گيری اصولی فرهنگی براساس معيارهای مشترک مذاهب اسلامی در برابر بدخواهان و دشمنان انديشه تقريبی؛
- تدريس علوم اسلامی مقارن و مقايسه ای در دانشگاه ها و مراکز علمی و حوزوی؛
- تبادل استاد و دانشجو و استفاده ی مؤثر از امکانات آموزشی و فرهنگی يکديگر؛
- برپايی اردوهای آموزشی, فرهنگی و تفريحی و سياحتی برای استادان, پژوهشگران و دانشجويان؛
- کوشش در راه احيا و حفظ ميراث فرهنگی مشترک اسلامی و دميدن روح هويت اصيل و پويای اسلامی به کالبد جوانان مسلمان و احيای شخصيت و باز يافتن توانايی و استعداد آن ها در بسيج همگانی گرايش به کسب آگاهی و معارف قرآنی و سيره ی نبوی, اقوال بزرگان دين و سنت و عترت پيامبر اکرم (ص)؛
- تشکيل کنفرانس ها, سمينارها و نشست های علمی و فرهنگی و برپايی همايش و گردهمايي انديشمندان مذاهب و عالمان و متفکران برای اتخاذ تدابير واحد و هماهنگ در توجيه و ارشاد ملت های مسلمان براي حفظ و توسعه ی روح همکاری و تعاون در راه توسعه و تعالی جوامع اسلامی؛
- انتشار کتاب و نشريه و ايجاد و گسترش وب سايت و نرم افزارهاي رايانه اي و امكانات الكترونيكي و گسترش و توسعه همکاری هاي رسانه ای و تبليغاتی؛
- تشويق دانشجويان و استادان به انتخاب موضوعات تقريبی برای تحقيق و پژوهش و پايان نامه های تحصيلی؛
- بهره وری مناسب از فن آوری نو در عرصه ی اطلاع رسانی و ايجاد سايت و پايگاه های اينترنتی؛
- برپايی مسابقات فرهنگی و علمی با موضوع های تقريبی و همبستگی مذاهب اسلامی؛
- ايجاد شبکه ی ويژه ی ماهواره ای برای توليد و پخش برنامه ها و بحث های تقريبی.
منابع: آرشيو مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي و مجمع جهاني اهل بيت (ع)

یکشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۵

نصرالله نماد مقاومت

نصر الله نماد مقاومت
شرم الشيخ كوفه است وجنوب‌، نينوا!دارد جنوب شبيه كربلا مي شود مديترانه‌، فرات است فرات‌، عباي توست!براي اين همه زخمي براي اين همه بي كفن تنها رداي مهربان تو مانده است!وگرنه اين سران دشداشه‌هاشان را پرچم صلح كردند و فروختندشايد اگر نبود نفت مي‌جنگيدندديروز، ذوالفقار را با قطعنامه‌ها تاق زدند امروز منتظرند كه از قطعنامه‌ها زمين و نان فرشته و غلمان ببارد!باريد!و قطعنامه همين بمبي ست كه دارد مي‌بارد!جنوب غرق خون است و غزه آهوي زخمي تو تنها مانده اي نصرالله!در خيبري به نام جنوبو هواپيماها دارند خندق مي كنند و كودكان زخمي تشنه اندتو رفته اي از شريعه آب بياوري در برابر چشم اين همه ماهواره جاسوسياوضاع روزگار بد نيست از سران عرب يكي با شمشيري از طلا بر كمردارد ريشش را خضاب مي‌كند ويكيهميشه در مواقع حساس به سجده مي‌رود شيخ فلانتا دشداشه را عوض كند شيخ الرشيد تا سان ببيند از برابر عكسششاه كوچك تا برگردد از تعطيلات آمريكاييدير خواهد شدنماد ارتش عربي پليس مصراست كه همچنان حمله مي كند به الازهر!جان بولتون دارد پارس مي‌كند در سازمان ملل!تنها تو مانده اي نصرالله!پس شمشير را پس بگير و اسب را پس بگير و شريعه را پس بگير و غيرت عربي را پس بگيركه پادشاهان عربشيهه اسبان مرده‌اند!
علي رضا قزوه

شنبه، تیر ۲۴، ۱۳۸۵

ولادت با سعادت كوثر نبوت و كفو امامت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها بر
مسلمانان جهان به ويژه پيروان اهل بيت عليهم السلام مبارك باد

یکشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۵

فاطمیه !

فاطمیه
اين روزها كوچه، خيابان‌هاي ايران، عطر و بوي فاطميه دارد و بنا بر سنت ديرينه ايرانيان دوستدار خاندان رسول خدا(ص)، هنوز هم روضه‌هاي فاطميه برپاست. زنده نگه داشتن ياد مظلوميت‌هاي بانوي دو عالم، تحفه‌اي نيست كه تازه به اين ديار رسيده باشد، بلكه سال‌ها و قرن‌هاست كه شيعيان، خود را موظف به برپا‌يي عزاي حضرت صديقه طاهره(س) مي‌دانند. با اين حال، به نظر مي‌رسد، در سال‌هاي اخير به طرز محسوسي، اين عزاداري آشكارتر، عريان‌تر و پرطمطراق‌تر شده است؛ امري كه بايد در چرايي آن انديشيد و درباره انگيزه آن، كنكاش كرد. براي واكاوي درست مطلب، بايد به اصل مصايب حضرت زهرا(س) توجه نمود. دختر پيامبر(ص)، به همان دليل كه دختر پيامبر(ص) بود، از چند ناحيه دستخوش مظلوميت بود كه تنها يك بعد آن، آسيب‌ها و لطمات وارده به جسم شريف ايشان است كه در ذكر مصيبت‌هاي ايشان، بيش از همه مورد توجه قرار مي‌گيرد، اما آنچه بيش از اين‌ها، زهراي مرضيه(س) را آزار مي‌داد، به گفته خودشان، از دست دادن وجود پيامبر(ص) و ظلمي بود كه بر ولي خدا و همسرشان مي‌رفت (فقد النبي و ظلم الوصي). با اين حال، مظلوميت واقعي فاطمه(س) آنجا بود كه به دليل شرايط آن روزگار و نيز عدم درك مردم آن دوران، نمي‌توانست آشكارا بر مصايب خود بگريد. اين‌كه زهراي اطهر(س)، جراحات خود را از همسرش اميرالمؤمنين(ع) هم مخفي مي‌كرد، طبعا به دليل علاقه شديد به ايشان و خودداري از افزودن بر غم‌هاي امام استخوان در گلو و خار در چشم زمان بود، اما شرايط جامعه به دختر پيامبر(ص) امكان گريستن بر پدر بزرگوارش را هم نمي‌داد و از همين رو، زماني كه اهل مدينه، مصيبت مرگ زهرا(س) را درك نمي‌كردند، او ناچار بود، در منتهااليه بقيع در «بيت‌الاحزان» سوگواري كند. البته اين مظلوميت، پس از شهادت هم با صديقه طاهره ماند، به گونه‌اي كه قبر ايشان مخفي ماند و سوگوراي كودكان معصوم وي نيز مخفيانه و شبانه بود. اين‌كه علت اين مظلوميت و خفا چه بوده، به واكاوي بيشتري احتياج دارد، اما با درك ابتدايي نگارنده، مي‌توان به شرايط آن روز جامعه مسلمانان و لزوم حفظ وحدت، در كنار پيچيدگي مسير اعتراض دخت پيامبر(ص) به عنوان دلايل آن اشاره كرد. بيش از همه، مقايسه حركت حضرت زهرا(س) كه نخستين حركت اعتراضي شيعه بود، با قيام نيم قرن بعد فرزندش حسين‌بن‌علي(ع) مي‌تواند، تفاوت اين دو حركت را روشن نمايد.امام حسين(ع) كه قيامش براي نجات اصل دين بود، تقريبا از همه ابزارها براي هرچه آشكار كردن نهضت خود استفاده كرد. ايشان از مدينه به مكه و از آنجا به كوفه، فرسنگ‌ها را پيمود و همه جا مخالفت خود را با حكومتي كه اصل دين را مورد تهديد قرار داده بود، فرياد زد. به همراه بردن ده‌ها زن و كودك و نيمه‌كاره رها كردن حج بيت‌الله، از اقدامات منحصر به فردي بود كه امام حسين(ع) انجام داد و به اين ترتيب، باعث شد تا در جامعه آن روز در ابعاد گسترده‌اي جلب توجه كند. با اين حال، صديقه طاهره(س) كه براي توجه دادن مردم به مفهوم ولايت و وصايت پيامبر(ص) به پا خاسته بود، براي ضربه نخوردن اصل دين، به شيوه‌اي دقيق، پر رمز ‌و راز و مظلومانه و مخفيانه روي آورد و بذري از بغض در گلوي مبارك خود را در تاريخ كاشت كه امروز نيز پس از 1400 سال سينه شيعيان حضرتش را مي‌شكافد. قبر مخفي دختر پيامبر(س) هرچند ساكت و بي‌صداست، اما با سكوت خود، چنان اعتراض بلندي را فرياد مي‌زند كه پيروان ايشان را پس از گذشت قرن‌ها در هم مي‌شكند و راه را به آنان نشان مي‌دهد. اما پرسش اينجاست كه آيا پيروان زهراي مرضيه(س)، نبايد به شيوه سوگواري و اعتراض سرور خود پايبند باشند و آيا شرايط كنوني جامعه و جهان اسلام، اشتراكاتي با مدينه زمان حضرت زهرا(س) ندارد؟هم‌اكنون در كنار جريان اصيل، دو رويكرد افراطي و تفريطي هم در جامعه ديده مي‌شود: رويكرد نخست، معتقد است، براي حفظ وحدت در جهان اسلام، بايد عزاي فاطمه(س) را از ياد برد و به آن نپرداخت و برخي از آنان كه در اين مسير تندروي‌هاي بيشتري هم كرده‌اند، حتي منكر برخي حقايق تاريخي شده و در شهادت بانوي دو عالم، تشكيك مي‌كنند! رويكرد دومي هم در جامعه به چشم مي‌خورد كه در آن براي بزرگداشت عزاي حضرت زهرا(س)، علاوه بر ذكر مصيبت آن حضرت، به نقل برخي موارد نامطمئن، موهومات و حتي جعليات نيز پرداخته مي‌شود و به مواردي كه مي‌تواند، منجر به خدشه‌دار شدن وحدت مسلمانان شود، نيز آشكارا و بي‌پرده دامن زده مي‌شود. هرچند ممكن است، بيشتر اين گروه با صفاي دل و خلوص نسبت به اهل بيت(ع) چنين كارهايي انجام دهند، اما پرسش اينجاست كه آيا اين شيوه و بيش از حد علني كردن برخي موارد در عزاي دخت پيامبر(ص) با مصالحي كه خود ايشان به آن پايبند بودند، سازگاري دارد؟به نظر مي‌آيد، رگه‌هايي از اين دو رويكرد افراطي و تفريطي، در متفكران، خطبا، ذاكران، مسئولان و به ويژه مسئولان فرهنگي و اصحاب رسانه و صداوسيما وجود دارد كه بايد پرسيد، چه ميزان با مختصات حركت فاطمه زهرا(س) مطابقت دارد؟ نكته آخر آن كه مسلم سرسلسله پيروان و عاشقان زهراي مرضيه(س) در قرن حاضر، فرزند ايشان، امام خميني بود كه علاوه بر مقام عصمت، قايل به سخن گفتن جبرائيل(ع) با حضرت زهرا(س) در دوران غمبار پس از پدرشان بودند. با اين حال بايد پرسيد كه مشي امام در عزاداري حضرت صديقه كبري(س) چگونه بود؟
منبع : بازتاب